وارد شوید
ثبت نام کنید
دسته بندی ها
مفهوم راهبردی ۲۰۲۲ ناتو در ۱۶ صفحه با زبان خشک دیپلماتیک ، مسیر آینده این ائتلاف را برای مقابله با تهدید روسیه، چین، تغییرات اقلیمی و دیگر موارد مشخص میکند.
شورای راهبردی روابط خارجی، در گزارشی به رمز گشایی از متن این سند پرداختهاند. در گزارش این اندیشکده آمریکایی آمده است: زبان به کار رفته در این سند در قبال روسیه و چین تندتر از چیزی است که تصور میشد مورد پذیرش همه متحدان باشد. بدون تردید علت آن، تغییر دورنمای راهبردی به دلیل جنگ اوکراین است که ظاهرا باعث شده برداشت متحدان فراآتلانتیک از تهدید در مقایسه با گذشته به یکدیگر نزدیکتر شود .ناتو در این سند، چالش اصلی خود را روسیه میداند. شناسایی «تهدید دائمی تروریسم» بازتاب سالها تمرکز این اتحاد است و لحاظ کردن این عبارت در پاراگراف پنجم، بازتاب تاکید برخی متحدان بر حفظ تمرکز ناتو بر تروریسم، فراتر از مشارکتش در جنگهای دائمی در خاورمیانه و افغانستان محسوب می شود.
در متن بر سه وظیفه محوری این اتحاد تاکید میشود. پیش از تهاجم روسیه به اوکراین در این باره بحث شده بود که آیا ناتو باید وظیفه چهارم «تابآوری» را نیز دنبال کند یا خیر، اما جنگ باعث توجه مجدد ناتو به وظایف اصلی و تاکید بر وظیفه اولش در رابطه با بازدارندگی و دفاع شد.اگرچه در جمله «بازیگرانِ اقتدارگرا منافع، ارزشها و شیوه زندگی دموکراتیک ما را به چالش میکشند»، از موردی خاص نام نمیبرد، اما روشن است که بازیگر مورد نظر در این جمله روسیه است. البته چین نیز درگیر جنگهای هیبریدی علیه اعضای ناتو است. نام نبردن از این بازیگران، این امکان را به ناتو میدهد که چگونگی برخورد با هرگونه تهاجم از جانب چین را در بلند مدت بررسی کند.در ادامه به تهدیدها به صورت سلسله مراتبی اشاره میشود که روسیه در راس آن قرار دارد و این پیامد منطقی جنگ اوکراین و تهدید و حملات سایبری علیه دولتهای مجاور این کشور است.
تروریسم و بیثباتی منطقهای مهمترین تهدید بعدی، قبل از چین است که برای اولین بار در مفهوم راهبردی ناتو به عنوان یک چالش ظاهر شده است.در مفهوم راهبردی جدید، روسیه دیگر یک چالش یا رقیب نیست، بلکه یک تهدید مستقیم و مهم برای ناتو محسوب میشود. این که تاکید میشود «هرگونه تغییر در رابطه ما به توقف رفتار تهاجمی فدراسیون روسیه و پایبندی کامل آن به حقوق بینالملل بستگی دارد» نیز موضوع مهمی است. ناتو به وضوح این پیام را میفرستد: امکان بازگشت به شرایط معمول سابق وجود ندارد. تاکید بر این که «همسایه جنوبی ناتو» با چالشهای امنیتی، جمعیتی، اقتصادی و سیاسی به هم پیوستهای مواجه است از این رو اهمیت دارد که این اتحاد، تهدیدها را برای اعضای جنوبی خود مانند ایتالیا یا اسپانیا به رسمیت بشناسد. این واقعیت که این بحرانها «به هم پیوسته» یا «چند بعدی» دیده میشوند، قابل توجه است، زیرا راه را برای یک پاسخ یکپارچه با کمک ابزارهای دیپلماتیک، توسعه و دفاعی در دسترس ناتو باز میکند.
این امر نشانگر فاصله گرفتن ناتو از پاسخِ نظامی محور پیشین آن است.در این بخش همچنین به شکلی مختصر و جامع به تهدیدات مختلف چین اشاره و تاکید میشود: جاه طلبیها و سیاست قهری چین «منافع، امنیت و ارزشهای ما» را به چالش میکشد. بدون شک علت این که این عبارت با وجود رویکرد آشتیجویانهتر اعضای اروپایی ناتو در قبال چین توانسته است به متن نهایی وارد شود، حمایت لفظی و سیاسی چین از روسیه در طول جنگ اوکراین و نیز اقدامات این کشور در طول پاندمی کرونا است. این که اشاره میشود ناتو در قبال تعامل سازنده با چین رویکردی باز دارد، یک پیشنهاد بسیار منطقی برای گفتگو با هدف کاهش تنش از طریق شفافیت است. ممکن است هدف از آن ایجاد یک شورای ناتو-چین یا نوعی مکانیسم دائمی مشابه باشد؛ اما اینکه آیا چین مایل به پذیرش این پیشنهاد خواهد بود یا نه موضوع دیگری است.
تاکید بر «تقویت آگاهی مشترک، انعطاف پذیری و آمادگی» و «محافظت در برابر تاکتیکها و اقدامات قهری چین برای ایجاد اختلاف در ناتو» از نکات بسیار مهم این سند است. آگاهی مشترک اساس شکلگیری آگاهی ۳۶۰ درجه ای از تهدیدها و پیش شرط لازم برای ایجاد و تصویب مشترک اقدامات متقابل است.ناتو بر اساس مفهوم جدید، از ارزشهای مشترک و نظم بینالمللی قاعده محور از جمله آزادی دریانوردی حمایت میکند و به نظر میرسد که این اتحاد با در نظر داشتن اقدامات چین در رابطه با تنگه تایوان و دیگر موارد قصد دارد نقشی محکمتر در زمینه آزادی دریانوردی ایفا کند.در ادامه باید اشاره کرد که نحوه اجرا درباره جمله «ما قدرت بازدارندگی و دفاعی خود را به میزان قابل توجهی تقویت خواهیم کرد تا هر دشمن بالقوه را از هرگونه فرصت احتمالی تجاوز محروم کنیم»، امری کلیدی خواهد بود. در این زمینه افزایش نیروی واکنش ناتو و افزایش تجهیزات گامی مهم است.
یکی از نقاط ضعف مفهوم راهبردی جدید این است که به اندازه کافی به تقویت و گسترش مشارکت ناتو با کشورهای مهم آسیایی نپرداخته است.به منطقه دریای سیاه که جنگ روسیه در اوکراین نشان داد نقطه آسیب پذیری متحدان ناتو است، در این جمله اشاره میشود که «بالکان غربی و منطقه دریای سیاه برای این اتحاد دارای اهمیت راهبردی هستند» و «به حمایت از آرمانهای یورو-آتلانتیک کشورهای علاقمند در این مناطق ادامه خواهیم داد». ناتو باید اقدامات بیشتری در این منطقه مهم انجام دهد.همچنین در جایی که گفته میشود تحولات «ایندوپاسیفیک» تاثیری مستقیم بر امنیت یورو آتلانتیک دارد، از تقویت همکاری با «شرکای جدید و فعلی» صحبت میشود که نشان میدهد میتوان کشورهای بیشتری از این منطقه را برای شراکت با ناتو دعوت کرد؛ اما این پرسش مطرح است که کدام کشورها مد نظر هستند؟
تبعیت بیشتر اروپا از آمریکا در تقابل با روسیه و چین
در همین رابطه ،یک کارشناس مسائل اروپا با بیان اینکه آمریکا از فرصت تقابل با روسیه استفاده کرد و در جنگ سرد جدیدی که با چین آغاز کرده است، اروپا را به سمت خود کشید، گفت: ناتو در اجلاس مادرید با زبانی خشن و صریح چین را اولویت استراتژیک دهه آینده خود خواند و روسیه را تهدید مستقیم موجودیتی علیه این سازمان اعلام کرد.سهراب سعدالدین در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی با اشاره به بیانیه پایانی نشست سران ناتو در اسپانیا که در آن روسیه را تهدیدی مستقیم برای این ائتلاف خوانده است، تصریح کرد: در اجلاس پیشین سران ناتو که در لیسبون برگزار شده بود، راههای مشارکت با روسیه، به ویژه در زمینههایی مانند کاهش تسلیحات هستهای، معاهدات کنترل تسلیحات و خلع سلاح مورد بحث قرارگرفت و سخن از احتمال و امکان مشارکت با مسکو میرفت، اما در اجلاس مادرید روسیه تهدید مستقیم موجودیتی برای سرزمینهای کشورهای عضو ناتو اعلام شد و در این باره اتفاق نظر وجود داشت.وی با بیان اینکه در اجلاس لیسبون به موضوع چین پرداخته نشده بود، اما در اجلاس مادرید، ناتو چین را به عنوان یکی از اولویتهای راهبردی خود برای دهه آینده و رقیبی سیستمی شناسایی کرد، افزود: به نظرمی رسد آمریکا از فرصت تقابل با روسیه استفاده کرده و در جنگ سرد جدیدی که با چین آغاز کرده، اروپا را به سمت خود کشیده است.
این کارشناس سیاست خارجی اتحادیه اروپا با تاکید براینکه آمریکا پیگیر این است که از ظرفیت کشورهای اروپایی علیه چین استفاده کند و تعهداتی نیز از آنها گرفته است، گفت: البته اینکه این تعهدات تا چه میزان عملی شوند، موضوع دیگری است که تحلیلهای مختلفی میتوان درباره آن داشت؛ چرا که به هر حال کشورهای اروپایی منفعت چندانی در تقابل با چین در منطقه آسیای جنوب شرقی و دریای چین جنوبی ندارند.سعدالدین به ادعاهای آمریکا درباره احتمال حمله چین به تایوان و ضرورت مهار تحرکات این کشور و تلاش برای افزایش فشارهای اقتصادی علیه چین اشاره کرد و ادامه داد: اوایل دوره بایدن، اروپا توافقنامه سرمایهگذاری دو جانبه با چین امضا کرد، البته این توافقنامه هرگز اجرا نشد و چندماه پیش نیز تعلیق شده است. اروپا در پی این بود که بتواند رابطه مستقلی با چین برقرار کند و برای آن نیز تلاش کرد، اما به مرور از این موضع فاصله گرفت. اکنون نیز اروپا بعد از چندین سال پرداختن به مباحث استقلال دفاعی و سیاسی، عملا همان سیاستهای تابعیت از آمریکا را در پیش گرفته است و حتی در رابطه با چین نیز از این سیاست پیروی میکند.وی یادآورشد: پیش از این اروپا ضمن اینکه چین را شریک درنظر میگرفت، آن را رقیب سیستمی میدانست، اما اکنون فقط به عنوان رقیب سیستمی به چین نگاه میکند و در بیانیه ناتو با زبانی خشن و صریح اعلام شد: چین تلاش میکند نظم بینالمللی از جمله حقوق دریاها، فضا و فضای مجازی را ویران کند.این تحلیلگر مسائل اروپا با بیان اینکه با تحولات اخیر، ناتو به اهداف ابتدایی و اصل خود بازگشته است، توضیح داد: ناتو در ابتدا اتحادی برای دفاع جمعی بود که اعضایش در طول زمان تلاش کردند با گسترش دادن تعریف آن، دلیلی برای وجودش بیابند. اکنون ناتو مجددا به اهداف ابتدایی خود بازگشته است. البته مفهوم دفاع جدید، مفاهیم گستردهتری، از جمله دفاع سایبری و جنگ الکترونیکی را شامل میشود.
سعدالدین گفت: در نشستهای ناتو، عموما شاهد مباحث مربوط به اهمیت محیط زیست بودیم، اما در نشست اسپانیا کمتر به آن پرداخته شد.وی با بیان اینکه اعضای ناتو در مادرید با امضای پروتکلهای الحاق دو کشور فنلاند و سوئد موافقت کردند و دبیرکل ناتو نیز تاکید کرد هدف اعضا این است که روند تصویب این عضویت را در اسرع وقت انجام دهند، اضافه کرد: با این تحول، از هشت کشور عضو شورای قطب شمال، هفت کشور آن به عضویت ناتو درآمدهاند و عملا ناتو جبهه جدیدی از تقابل با روسیه را در قطب شمال نیز گشوده و این تحول بسیار مهمی است.این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی اتحادیه اروپا با اشاره به تصویب «سند مفهوم استراتژیک جدید» از سوی ناتو برای هدایت توسعه سیاسی و نظامی این ائتلاف برای دهه آینده خاطرنشان کرد: این سند روسیه را مهمترین و مستقیمترین تهدید برای ناتو اعلام کرد، در حالی که قبلا آن را شریک استراتژیک نامیده بود.
بر اساس این سند، ناتو اعلام کرد که به میزان قابل توجهی، قابلیتهای بازدارندگی و دفاع را در چارچوب دفاع جمعی برای همه متحدانش تقویت خواهد کرد .سعدالدین تقویت انعطافپذیری و برتری فناورانه ناتو در مقیاس کشوری و جمعی را از دیگر اهداف مورد تاکید سران این پیمان نظامی در نشست مادرید بیان کرد و گفت: در نشست مادرید تلاش برای دسترسی به فضا و همچنین فضاهای سایبری در بعد فناوری برای دفاع و بازدارندگی ضروری اعلام و تاکید شده است که حملات در فضای سایبری و فضایی میتواند به سطح حمله مسلحانه برسد و منجر به اجرای ماده دفاع جمعی ناتو شود.
وی نحوه توسعه سیاسی و نظامی ناتو در دهه آینده را بسیار مرتبط با نتیجه جنگ اوکراین دانست و افزود: اکنون نگاه کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و ایتالیا این است که باید این بحران خاتمه یابد؛ چرا که متوجه هزینههای بالایی که باید برای مسائلی مانند امنیت، انرژی، غذا و مهاجرت بدهند، هستند و در عین حال توجه دارند روسیه همسایه آنها خواهد بود؛ اما آمریکا میخواهد از این فرصت برای تضعیف هرچه بیشتر روسیه استفاده کند. با این حال بعید به نظر میرسد در دهه آینده تقابل نظامی مستقیمی میان ناتو و روسیه شکل گیرد.این تحلیلگر مسائل اروپا با بیان اینکه هدف اول چین در سیاست خارجی، تایوان است، گفت: آمریکا تلاش میکند حضور نظامی ناتو در دریای چین جنوبی را تقویت کند، اما تقابل مستقیمی شکل نخواهند داد؛ هر چند ممکن است شاهد جنگهای نیابتی در این منطقه باشیم و با این تحولات اساساً جهان امنیتیتر شده است.
پیام اتحادیه اروپا به روسیه
یک عضو پژوهشکده مطالعات راهبردی هم با بیان اینکه تصمیم اتحادیه اروپا برای بررسی عضویت اوکراین و مولداوی در اتحادیه سیاسی و نمادین است، گفت: قطعا برای ادامه روند عضویت سختگیریهای شدیدی اعمال خواهد شد.یاسر نورعلیوند در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی پذیرش درخواست نامزدی اوکراین و مولداوی برای عضویت در اتحادیه اروپا را مقولهای ژئوپلیتیکی دانست و افزود: هر زمان عنصر ژئوپلیتیک در راهبرد اتحادیه اروپا پررنگ میشود، به مساله گسترش نگاه جدیتری خواهد شد.
در زمینه گسترش به شرق نیز در اتحادیه اروپا همواره نگاه ژئوپلیتیک به نگاه اقتصادی و فنی ارجحیت داشته است و شروط فنی و اقتصادی عضویت در گام بعد بررسی میشود، اما اعضا از آنها نیز چشم پوشی نمیکنند.وی با بیان اینکه بعد از شکلگیری اتحادیه اروپا سه دوره در گسترش به شرق پشت سر گذاشته شده است و در سالهای اخیر نگاه ژئوپلیتیکی اروپا کمرنگ و بیشتر به چالشهای داخلی پرداخته شده است، افزود: بعد از حمله روسیه به اوکراین، بار دیگر نگاه ژئوپلیتیکی به صدر دستورکار راهبردی اروپا بازگشت و آنها در این دوره از بیداری ژئوپلیتیکی صحبت میکنند.
همانطور که جوزپ بورل، نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی، با تاکید بر ضرورت بیداری ژئوپلیتیک اعلام کرد که تهدیدهای سرزمینی به واسطه حمله روسیه به اوکراین و نگاه آن به شرق اروپا، جدیتر از گذشته است و اگر به آن بیتوجهی شود «چه بسا در سالهای آینده باید در قلب اروپا با روسیه بجنگیم».
نورعلیوند با بیان اینکه تصمیم اتحادیه اروپا برای بررسی عضویت اوکراین و مولداوی در اتحادیه، سیاسی و نمادین است، گفت: یکی از پیامهای این تصمیم، نمایان کردن همبستگی بروکسل با ملت و دولت اوکراین برای مقاومت در برابر روسیه بود که به آنها یادآور شد بخشی از اتحادیه اروپا هستند و چشمانداز این عضویت پس از طی کردن مسیر آن، روشن است؛ بنابراین در برابر روسیه مقاومت کنید.وی ادامه داد: همانطور که مقامات اروپایی نیز اعلام کردند، این اقدام، پیامی قوی با این مضمون به روسیه است که اروپا نه فقط در برابر مسکو عقبنشینی نمیکند، بلکه قلمرو خود را تا مرزهای این کشور هم گسترش میدهد و تلاش میکند اوکراین و مولداوی و دیگر کشورهای خواهان را به عضویت اتحادیه درآورد.این عضو موسسه مطالعات راهبردی با بیان اینکه اگر اوکراین و مولدوای بتوانند شروط اتحادیه اروپا را تامین کنند حتما به عضویت آن درخواهند آمد، تاکید کرد: دولتهای خواهان الحاق به اتحادیه، باید شرایط مندرج در ماده ۴۹ پیمان موسس اتحادیه و همچنین معیارهای موسوم به شاخصههای اروپایی را برآورده سازند.
براساس این معیارها، دموکراتیک بودن، احترام به شاخصهای حقوق بشری، ایجاد نظام مالی بازار آزاد، پذیرش قوانین واحد پولی یورو و همسویی با قوانین مالی اتحادیه اروپا، سازگاری با قوانین محیط زیست، مسائل دادگستری و اقامت و جابجایی مورد توجه قرار میگیرد. هرچند مسیر عضویت این دو کشور هموارتر از گذشته شده است، اما آنها ملزم به اعمال اصلاحات قابل توجهی در این موارد هستند.نورعلیوند با بیان اینکه اوکراین و مولداوی در شرایط فعلی با استانداردهای اتحادیه اروپا فاصله دارند و باید آن را تامین کنند، گفت: رئیس جمهوری اوکراین، از بروکسل خواسته است با توجه به شرایط ویژه، با اتخاذ رویکرد ویژه، روند الحاق اوکراین را تسریع کند، اما فاصلهای که این کشور با استانداردهای اروپایی دارد و شامل تصویب چند هزار مصوبه و قوانین اجرایی بسیار سخت میشود، مانع بزرگی در این مسیر خواهد بود و حتی اگر شرایط اضطرار حاکم باشد، قوانین اجازه نمیدهد این عضویت به سرعت اتفاق بیفتد؛ بنابراین تسریع در بررسی عضویت آنها، صرفا بُعد تبلیغاتی در برابر روسیه دارد .
وی با یادآوری اینکه پیش از این مخالفتهایی از سوی هلند، دانمارک، فرانسه و پرتغال برای نامزدی اوکراین و مولداوی برای عضویت در اتحادیه اروپا وجود داشته است، تصریح کرد: قطعا این کشورها برای ادامه روند عضویت سختگیریهای زیادی خواهند داشت و عضویت در اتحادیه اروپا، نیازمند موافقت همه اعضای فعلی است که اتفاقا در بسیاری از مسائل اتفاق نظر ندارند.
استانداردهای سختگیرانه اتحادیه اروپا
این کارشناس مسائل اروپا با بیان اینکه در شرایط عادی حتی پس از تامین همه استانداردها، دست کم دو سال زمان لازم است تا عضویت در اتحادیه اروپا محقق شود، به تلاشهای ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا اشاره کرد و افزود: اگر قرار باشد اتحادیه اروپا اغماضی صورت دهد، مدت زمان دو سالی را که بعد از تامین استانداردها وجود دارد، حذف میکند و در آن مرحله سرعت عمل خواهد داشت، اما بعید به نظر میرسد اتحادیه اروپا از استانداردهای خود کوتاه بیاید؛ چرا که بعد از پیوستن ۱۰ کشور اروپای مرکزی و شرقی به اتحادیه اروپا، اروپا به فاصله کوتاهی در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ درگیر بحران مالی شد که تا سال ۲۰۱۴ هم طول کشید.
نورعلیوند توضیح داد: یکی از دلایلی که آن زمان برای طولانی شدن بحران در اتحادیه اروپا مطرح میشد، این بود که درمورد عضویت آن ۱۰ کشور استانداردهای اروپایی درنظر گرفته نشده بود و اگر آن موارد لحاظ میشد، اروپا میتوانست با هزینه کمتری از بحران خارج شود و با عبور سریع از رکود، وارد رشد اقتصادی شود. طبیعی است که اکنون نیز کشورهای عضو اتحادیه با استفاده از آن تجربه، اجازه نخواهند داد آن استانداردها تحت تاثیر اولویتهای سیاسی قرار گیرد.